نسخه چاپی
فروزان آصف نخعی
ریشه های فکری برکناری زنان از حوزه اجتماعی در دولت های نهم و دهم چه بود؟ محسن غرویان شاگرد سابق آیت الله مصباح یزدی در گفت و گویی تاکید کرده بود که « دولت احمدینژاد زاییده حلقه مصباح است.»
آیت الله مصباح در بیان اشتراکهاي تکويني و تشريعي مرد و زن معتقد است « همانگونه که مرد حق مشارکت در فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي دارد، زن نيز در اين عرصه مستقل است، مگر در مواردي که مربوط به تفاوتهاي جسمي و رواني آنان ميگردد.» همین استثناء کوچک یعنی « مگر در مواردی که مربوط به تفاوتهای جسمی و روانی آنان می گردد» مبنای همه طرحها و برنامههای حذف زنان از حوزه سیاسی و اجتماعی در دولت آقای احمدی نژاد شد. برخلاف آیت الله مصباح، آيت الله خميني معمار جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت که «اسلام نظر خاصي به بانوان دارد. وقتي که اسلام ظهور کرد در جزيره العرب بانوان حيثيت خودشان را در برابر مردان از دست داده بودند؛ اسلام آنها را با مردان مساوي کرد.» از نظر ایشان«همان طوري که مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد ... همان طوري که مردان اختيار دارند، زنان نيز اختيار دارند.» مشارکت زنان و دیدگاه های رهبر انقلاب آنان را به یکی از قوی ترین نیروهای پیش برنده تحولات ایران زمین تبدیل کرد.
به عبارت دیگر بیان امام خمینی از تفسیر زنان و نقش آنان در انقلاب اسلامی چنین اما و اگرهایی را برنمیتافت:«در جامعه زنها یک جور تحول عجیبی میبینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده و آنقدری که این جامعه محترم به اسلام خدمت کردند و در این زمان، بیشتر از این مقداری است که مردها خدمت کردند». این سخن رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی در باره مشارکت زنان در رهایی از قید استبداد بود. با این همه مشارکت مذکور در دو دولت آقای احمدی نژاد مورد تهاجم جدی قرار گرفت. شاید به آن دلیل که زنان هوشیارتر از همه اقشار و گروههای اجتماعی دیگر درک کرده بودند که فرهنگ مشارکت را باید نهادینه کنند. احمدینژاد می گفت دولت های نهم و دهم «کارهای بزرگی» در حوزه زنان انجام دادهاند. او درست میگفت؛ به تعطیلی کشاندن تقریبا بسیاری از سازمانها و تشکلهای غیر دولتی فعال در زمینه زنان، تفکیک جنسیتی در حوزه آموزش عالی و حذف دختران از ۷۷ رشته دانشگاهی، سلب اختیار از دختران و زنان در انتخاب رشته و تحصیل در ۳۶ دانشگاه، پی گیری قانونی کردن لایحه گذرنامه و محدودیت خروج دختران از کشور ( که منتفی شد)، از جمله اقدامات بزرگ او بود.
شاید این امر از تحلیل جنسیتی آیت الله مصباح در باره نهضت زنان برای تامین حقوق خود و این که از نظر او ماهیت حکومت دمکراتیک از زنان و رای آنان سوء استفاده می کند ناشی شدهباشد. بنابر این دیدگاه « مردان شهوتپرست درصدد برآمدند كه تحت عنوان فريبندة حقوق و آزادى زن، او را از قيد و بند عفت رهايى دهند و زمينة ارضاي هر چه بيشتر شهوات حيوانى خود را فراهم كنند. » وی همچنین تاکید میکند که در نظامهاى مردمسالار ( دموكراتيك) كه مدعى اتكاي حكومت بر آراي مردماند، جاهطلبان و شيفتگان قدرت چون زنان را انعطافپذيرتر ميديدند و تأثير تبليغات را در آنان بيشتر مىيافتند، سعى كردند تا آنان را در عرصة اجتماع و سياست وارد كنند و با فريفتن و تحت تأثير قرار دادن زنان آراي آنان را به دست آورند تا بر اريكة قدرت تكيه زنند.» پیش فرضهای نهفته در این دیدگاه که ( هرچند راجع به جوامع غربی است) در نهایت از زن و ماهیت او تصویری تاریک ارائه میدهد ممکن است تداعی مخالفت اسلام با مشارکت زنان در حوزه سیاسی و اجتماعی بکند، موضوعی که به شدت در تضاد با اندیشههای آیت الله خمینی قرار داشت: « اسلام هيچگاه مخالف آزادي آنها(زنان) نبوده است. به عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شي مخالفت کرده و شرافت و حيثيت وي را به وي بازگرداندهاست. زن مساوي با مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعاليتهاي خود را انتخاب کند.»
با این همه به گفته سهیلا جلودارزاده از نمایندگان سابق مجلس « در دولت نهم زنها از بیشتر شوراهای عالی که تصمیم ساز و تصمیم گیر هستند، حذف شدند.» اما تیر خلاص دولت آقای احمدی نژاد به مشارکت زنان در انقلاب اسلامی ایران خانهنشینکردن آنان بود. در دومین همایش نکوداشت زنان موثر در انقلاب اسلامی مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده گفت: «اگر نقش آفرینی زنان نبود قطعاٌ بنا به نظر مقام معظم رهبری آن اجتماعات عظیم شکل نمی گرفت و انقلاب ما قطعا این تأثیرگذاری را نداشت .» ولی وی در فرازی دیگر از سخنان خود گفت که « اما در دوره اصولگرایی میبینیم که سیاستها و برنامهها به سمت و سویی در حال حرکت بوده که خانه نشین کردن زنان مطرح میشود.»
*برخی ریشه های زن ستیزی در نگاه قدرتگرا
تاکید بر تفاوتهاي جسمي و رواني ناشی از تمایزات جنسیتی در اندیشههای آیت الله مصباح یزدی و فارق از آن موضوع اشتراکهاي تکويني و تشريعي مرد و زن خود حکایت از آن دارد که وی ریشههای فکری تمایز بخش علما و فقهای امامیه چون شهيد ثاني، علامه حلي، محقق حلي و صاحب جواهر الکلام را پذیرفته است و زمان و مکان مورد تاکید امام خمینی در اندیشه های وی به ویژه در برابری بدون استثناء زنان و مردان جایی ندارد.
این درحالی است که آراي فقهي جديد مجتهدان متاخر اهل تشيع ( تحقیقات محمد صادق باقري ) حاکی از توسعه حقوق و آزاديهاي زنان در فقه شيعه است مانند فتوا در رفع شرط ذکوريت در قضاوت؛ رفع شرط ذکوريت در رسيدن به مرحله اجتهاد و مرجعيت تقليد؛ رفع شرط ذکوريت در اقامه نماز جماعت و جمعه به عنوان امام، حداقل براي زنان؛ افزايش سن بلوغ حد اقل تا سيزده سال؛ تساوي ديه زن و مرد در قتل خطا و شبه عمد؛ برابري زن و مرد در استفاده از عيوب فسخ در فسخ عقد نکاح؛حق فسخ نکاح صغيره بعد از رسيدن به سن بلوغ؛ عدم شرط اذن پدر در ازدواج دختر بالغ تحت شرايط خاص؛ حق ارث زن در قيمت مال غير منقول؛ جواز تصدي مقامهاي سياسي، فرهنگي، اجرايي و...؛ جواز تحصيل در مراکز تحصيلات عالي به طور مختلط؛ برخورداري زن از حق طلاق تحت شرايط خاص؛ برخورداري از حق حضانت دختر و پسرتا سن هفت سالگي در صورت دارا بودن شرايط؛ و... بالآخره حق خروج از منزل بدون اذن شوهر مگر اين که با حقوق زناشويي شوهر در تعارض باشد. فاطمه مرنیسی نیز در کتاب «زنان پرده نشین مردان جوشن پوش»، فقه جعفری را درباره زنان دارای جهت گیری توام با عدالت میداند. جهتگیری اجتهاد پویای فقها در باره حقوق زنان نیز بیانگر آن است که نظام شرعی و حقوقی کشور به سوی تامین عدالت برای زنان سوق مییابد. با این همه زنان در روند پویایی انقلاب اسلامی در ایران، در تامین حقوق حقه خویش نیازمند شناخت دیدگاه حاکم بر مدرسه حقانی، موسسه راه حق و موسسه امام خمینی ( وابسته به آیت الله مصباح یزدی) بودند.
با تلاش این سه نهاد، شماری از دانش آموختگان از جمله علي رازيني، ابراهیم رئيسي، غلامحسين محسني اژهيي، علي فلاحيان، روحالله حسينيان، حجت الاسلام ميرحجازي، رهبرپور، عباسعلی عليزاده، کاظم صديقي، علي مبشري، علي قدياني و سپس موسسه در راه حق و موسسه آموزشی امام خمینی دانش آموختگان دیگری همچون محمود رجبی، مرتضی آقا تهرانی، محمد غروی، عباسعلی کدخدایی، غلامحسین الهام، قاسم روانبخش، محمدناصر سقایبیریا، علیرضا پناهیان، حمید رسایی، مجتبی ذالنور، حسین طائب و ... تربیت کردند. این عده در نهادهای قضایی و ... مشغول به کار شدند.
دیدگاه مذکور برخلاف دیدگاه امام خمینی(ره) با بینش قدرت محور و این که اگر قدرت را به دست بیاورند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد همه تلاش خود را برایجاد نظام اسلامی مورد نظر خود استوار کردند. آیت الله مصباح در این باره میگوید: « ما در فعاليتهایمان فقط نظام اسلامی را میخواهيم و بس. هرچيز ديگری كه میخواهيم، يا مقدمه است برای تحقق نظام اسلامی يا لوازمش است و اصالت ندارد». با این همه این دیدگاه نمی توانست خواهان مشارکت زنان در تعیین سرنوشت خود باشند. در تقویت و تشدید این رویکرد بود که آیت الله مصباحيزدي، اصليترين حامي محمود احمدينژاد در قم برای نخستین بار گفت «وقتي رئيسجهموري حكم وليفقيه را دريافت كرد، اطاعت از او نيز چون اطاعت از خداست. » این که چرا او چنین نظری را در باره روسای جمهوری قبلی صادر نکرده بود، خود از سئوالات مهم به شمار میرود. از این منظر شايد اين نخستينبار در تاريخ فقه شيعه است كه يكي از روحانيون دستورات اجرايي رئيسجمهوری را همرديف با حكم «الله» و اطاعت از آن را واجب قرار ميدهد. او در این مرحله است که دیدگاه خود در تشکیل حکومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی را آشکار کرد و گفت دولت آقای احمدی نژاد «دولت اسلامی و مقدمه ای برای تشکیل حکومت اسلامی » است. سخنان پیاپی آیت الله مصباح یزدی در باره لزوم اعمال خشونت علیه مخالفان و منتقدان در خطبههای پیش از نماز جمعه تهران، در زمانی که رییس دولت اصلاحات از اسلام به عنوان دین صلح و مهربانی یاد میکرد، و تاکید وی براین که به رای مردم اعتقادی ندارد، در ذهنیت تاریخی مردم ایران جای گرفته است.
به هر روی آن چه در دوره آقای احمدی نژاد بر اساس آموزههای آیتالله مصباح بر سر مردم ایران به ویژه زنان آمد، میتوان در سخنان محتشمی پور عضو ارشد روحانیون مبارز در مصاحبه با روزنامه اعتمادملی در سوم تیرماه سال 87 مشاهده کرد، او گفت:« "فرقه مصباحيه سختگير و غضبكننده به جوانان، زنان، دانشجويان و روزنامهنگاران و سياستمداران داخلي و درون بيت نظام اسلامي است. در سيره امام در طول تاريخ حيات ايشان يكجا نداريم كه امام جوانهاي ايراني را بيدين معرفي كرده باشد. دانشجويان را لاابالي و اباحيگر و سكولار و لائيك معرفي كرده باشد.» با این همه کنترل بیرونی به عنوان نوعی از اعمال زور برای اصلاح جامعه، با آن که تاریخ مصرف اش گذشته است، اما زنان ایران را در برابر یک دوراهی سرنوشت ساز قرار داد: یا در برابر حکمرانی بد سکوت کنند به خانه بخزند یا آن که در راستای تلاش تاریخی خود که در انقلاب 57، جنگ، و خرداد 76 تبلور یافته بود، با تحمل مرارتهای راه، به تلاش خود ادامه دهند. زنان ایران برای خشنودی خود، راه دشوار دوم را انتخاب کردند. موضوعی که با همه فشارها در انتخابات سال 92 تبلور یافت و راه جدیدی گشود و میرود تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند 94 تکرار شود.#
*این مطلب در شماره پانزدهم «کلیدملی» در ویژهنامه زنان منتشر شد.