اطهاری : من مخصوصا اين تيتر را انتخاب كردهام كه آيا تشكلهاي مدني درباره نقشه راه بحث كردهاند و درباره اينكه نهادسازي براي توسعه جامعه مدني را به عنوان يكي از مباحث خود بگذارند؟
کلیدملی : كمال اطهاري، اقتصاددان، مشكل اصلي سازمانهاي مدني را نبود نقشه راه دانست و گفت: مانع اصلي اين است كه روشنفكراني كه به اين مقولات ميپردازند هنوز نقشه راه تكامل نهادهاي مدني و برنامه مشخصي براي سازمانهاي مردمنهاد و جامعه مدني تعريف نكرده و به قول گرامشي Good sense را به جامعه ندادهاند.
به گزارش خبرنگار کلیدملی، اطهاری در پنجمین نشست شورای سازمانهای جامعه مدنی ایران با عنوان «بررسی موانع فعالیت سازمان های مدنی در ایران» که با نگاهی به پیش نویس لایحه قانون سازمان های مردم نهاد برگزار شد سخن می گفت.
وی در سخنرانی خود گفت: وقتي شما Good sense يا عقل مميز را به جامعه مدني نداده باشيد خود به خود نميتواند رشد كند. فقدان اين موضوع، مساله بسيار مهمي است اما اينكه گفته ميشود ما مشكل فرهنگي داريم به اعتقاد من، خود يك اشكال فرهنگي مهم و البته بسيار رايج است. من قصد بحث كردن در اين باره را ندارم اما چون در اين نشست اين موضوع تكرار شد، توضيح مختصري را لازم ميدانم. در فرهنگ باستاني ايران و در دين زرتشت كه اهل كتاب نيز محسوب ميشوند، اهورامزدا انسان و به خصوص انسان ايراني را براي شكست دادن اهريمن به ياري ميخواند و اين يك روح قومي بسيار منحصر به فرد در اين منطقه محسوب ميشود بنابراين به هيچوجه اينكه ما از لحاظ فرهنگي منفعل هستيم معنايي ندارد. من امر فرهنگي را دخيل اما ضعيف ميدانم و فكر ميكنم بايد به اين برسيم كه آيا توانستهايم عقل مميز را به عنوان روشنفكراني كه بايد روشنفكران ارگانيك جامعه باشند به جامعه ببخشيم كه من فكر ميكنم خير. من مخصوصا اين تيتر را انتخاب كردهام كه آيا تشكلهاي مدني درباره نقشه راه بحث كردهاند و درباره اينكه نهادسازي براي توسعه جامعه مدني را به عنوان يكي از مباحث خود بگذارند؟ يا به گونهاي ديگر به صورت منفعل برخورد ميكنند اما تا لايحهاي مطرح ميشود يا جادهاي قرار است كشيده شود به صورت سلبي برخورد كرده و به سرعت براي ايجاد مانع وارد عمل ميشوند. اين خود يك بحث است. قصد من از طرح اين مباحث پيشنهاد دادن راهكار است. با يك ساماندهي حداقلي ميتوان در كارهاي گروهي موفق شد اما اينكه واليبال ما موفق ميشود به خاطر كار جمعي است و اگر ژاپن شكست ميخورد به خاطر روحيه فردي است و استدلالهايي از اين قبيل، تفسيرهاي بچگانهاي بوده و اصلا جامعهشناسانه نيست. در واقع بيان چنين بحثهايي از سوي يك روشنفكر بعيد است. برخي روشنفكران ما سختگير هستند اما گاه بحثهايي را در سخنرانيهاي خود بيان ميكنند كه مطالعه زيادي پشت آن وجود ندارد و اين مباحث با تكرار و به تدريج به جامعه تلقين ميشود.
وي افزود: دولت يا نمايندگان جامعه نبايد فكر كنند وكيل تسخيري مردم هستند زيرا اين يك تصور اشتباه است. در واقع امروز دموكراسي مشاركتي مطرح است نه نمايندگي. اگر در لغتنامه دهخدا به دنبال معني لغت شهروند برويم او شهروند را انساني تعريف ميكند كه داراي حقوق و تكاليفي در يك شهر يا كشور است.
اين مسائل يك مجموعه حقوقي است كه دكانداري اين لايحه موجود براي نهادهاي مدني است يعني يك رانت جويي متكثر كه به ضد خود بدل ميشود، در اين لايحه وجود دارد. اين دامي است براي انجمنهاي مدني كه آقاي كشاورز تذكر حقوقي آن را دادند و من نيز تاييد ميكنم. نپرداختن به اين مسائل و تنها خوشحالي كردن از اين بابت كه اين لايحه خوب است منطقي نيست. امروز ديگر زمان قانون بد نيست چرا كه در اين جامعه ديگر فرصتي براي بازي كردن و براي قانون بد نيست و نتايج سنگيني را به دنبال خواهد داشت.
اطهاري با تشريح نقش شوراهاي شهر و روستا در همراهي با نهادهاي مدني گفت: يكي از نقشههاي راه اين است كه شوراهاي شهر و استان تقويت شده و داراي اختيارات باشند زيرا به موجب قانون اساسي، در نهايت آنها هستند كه ميتوانند چانهزنيهاي نهايي نهادهاي مدني را مطرح كنند. اينها مجموعهاي است كه بايد به وسيله آنها در كارگاههاي قوي و سنجيدهاي نقشه راه ترسيم شود. وي «حقوق جمعي» را به عنوان آخرين نكته و مقدم بر هر بحثي مطرح كرد و افزود: قانون كيفري كه حق دعوي را به انجمنها داده است، در چارچوب «حقوق جمعي» ميگنجد و بايد در قانون اساسي يا قوانين مرتبط تثبيت شود. اين حق دعوي نيز قواعدي دارد و بايد مباني حقوقي آن حل شود. در پايان مساله ديگر اين است كه به واژه شهروندي كه ما به صورت رايج به كار ميبريم يك تقدس داده شده، در اين مورد نيز باز عقل مميز روشنفكران به داد مردم نرسيده، شهروند كسي است كه حقوق و تكاليفي دارد كه اگر اين حقوق درست تعريف نشده باشد ايجاد محدوديت ميكند. واژه شهروند خود به خود كاري نميكند بلكه پشت آن بايد حقوق به خوبي تعريف شده باشد. يكي از اصول اين نقشه راه اين است كه «حقوق جمعي» كه اين نوع مقولات را دربر ميگيرد در حقوق ايران توسعهيافتهتر شود.