
بیتفاوتی اجتماعی ترجمه واژه Social Apathy است، واژهای که باقر ساروخانی آن را «بیعاطفگی اجتماعی» نیز ترجمه کرده است. بیتفاوتی اجتماعی را فقدان حساسیت اجتماعی و عدم درگیری در موضوعها و مسائل اجتماعی می دانند. مساله ای که با نگاهی آسیبشناسانه هم می تواند مورد بررسی قرار گیرد. اتفاقی که با منفک کردن افراد جامعه از یکدیگر و با کاهش همبستگی جمعی، سامان اجتماعی را با بحران مواجه می کند.
و آنجاست که آبرل و همکاران(نظریه کارکردگرایی) می گویند که یک نظام اگر دچار وجود انبوه جمعیت بی تفاوت شود ،آن جمعیت بی تفاوت برای جامعه تهدید به شمار می آید و زمانی که چنان بی تفاوت گردد اجزای گوناگون سازنده جامعه از عملکرد خارج خواهد شدو سراسر جامعه فرو خواهد پاشید .
اما هدف نگارنده از این صغری و کبری کردن بی تفاوتی جامعه ایران چیست ؟
نگاهی نه الزاما کارشناسانه و جامعه شناسانه به ما نشان خواهد داد آدمها به یکدیگربه مانند گذشته اعتماد ندارند و در این بازار بیاعتمادی ترجیح میدهند فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و دیگران، آدمهایی که در کنار آنها در اجتماع زندگی میکنند و سرنوشتشان، دیگر اهمیتی ندارد.
و می توان گفت جامعه ما دچار بی تفاوتی شده است .
بی تفاوتی که امروز دامن مینو خالقی منتخب مردم اصفهان در مجلس دهم را گرفت.
بی تفاوتی که نسبت به یک امر قانونی، توسط پاسداران قانون اساسی و مجریان آن صورت گرفته و تنها 2 نفر(دکتر علی مطهری و غلامعلی جعفرزاده) از 290 نماینده پاسدار قانون از لاک بی تفاوتی بیرون می آیند و نسبت به تمکین وزارت کشور اعتراض رسمی میکنند، و 288نماینده فعلی و چه بسا آینده کشور به مانند مردم کشور که هر روز بی تفاوت از کنار صحنه های مختلف و اتفاقات هر روزه رد می شوند، از عدم صدور اعتبار نامه مینو خالقی رد می شوند و می گذرند.
یادمان نرود برخی از اتفاقات در پیرامون ما جنبه شخصی و فردی دارند و هر یک از افراد مختار است هرگونه که خود تشخیص میدهد با آن برخورد کند، اما بسیاری از رویدادهای اطراف جنبه اجتماعی دارند و تقریبا کل افراد یک جامعه را درگیر خود میکنند. نوع واکنش بعد از وقوع این دست از رویدادها دیگر جنبه فردی ندارد و جامعه باید درباره آن واکنش نشان دهد و بی شک نمایندگان و منتخبان مردم بخشی از این جامعه هستند و جامعه از آنها توقع واکنش خواهد داشت.
*عضو حزب کارگزاران سازندگی