وزیران زیادی در طول چهار دهه گذشته نتوانستهاند از مجلس رای اعتماد بگیرند، اما رای اعتماد ندادن مجلس به حبیبالله بیطرف، معناهای بسیاری دارد.
حبیبالله بیطرف بطور قطع به این کشور خدمت کرده و اشتباهاتی داشته است که کوچک و بزرگ بودن آنها برای بحث من اهمیتی ندارد، صدای پای آب امروز درگوش سیاست پیچید و مهم این است که سیاستگذاران از این صدا چه چیزی میفهمند و چگونه آنرا راهنمای کار خود خواهند ساخت، رای اعتماد ندادن به حبیبالله بیطرف نشان داد:
- مساله محیط زیست و در راس آن، مدیریت منابع آب از حد مقولهای فنی، مهندسی و بوروکراتیک فراتر رفته و مساله اجتماعی شده است و از مسیر جامعه بر عرصه سیاست تاثیر میگذارد.
- تلاشهای فعالان مدنی، طرفداران محیط زیست و همه آنها که در چند سال گذشته برای اجتماعی کردن مساله آب تلاش کردهاند، بیثمر نبوده و به خیزش آگاهی در عرصه اجتماعی تبدیل شده است. این همان آگاهیای است که امروز رویکردهای متفاوتی به مساله آب را دنبال میکند.
- مساله آب مهمتر از آن شده است که بشود مسئولیت اشتباهات گذشته را نپذیرفت و درباره سیاستها، برنامهها و اقداماتی که برخی سعی میکنند آنها را در هالهای از ابهام نگه دارند، اظهار نظر صریح نکرد و در عین حال بیتوجه به جریانهای اجتماعی حساس به مساله آب، مسیر گذشته را ادامه داد. کسی نمیتواند بگوید «همه چیز درست بوده، حالا چند اشتباهی هم شده است و مهم نیست.» اگر همه چیز درست انجام شده بود و فقط مساله چند اشتباه محاسباتی در میان بود، وضعیت آب چنین حاد نمیشد.
- حبیباله بیطرف حتماً نسبت به آخرین دوره مدیریتش تغییر کرده است و من خود شاهد اظهارنظرهای متفاوت ایشان درباره آب (حداقل در یک جلسه کارشناسی) بودهام. وی اما به درست یا غلط، از روز معرفی شدن به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت نیرو، به نماد جریان مهندسی- بوروکراتیک حاکم بر مدیریت منابع آب کشور در پنج دهه گذشته بدل شد. بدیهی است که رای اعتماد نگرفتن او هم نخستین مواجهه جدی این جریان مهندسی- بوروکراتیک (هیدروکراسی فنسالار) با جریان تخصصی روبهرشدی است که بر لحاظ کردن ابعاد اقتصادی، محیطزیستی، اجتماعی و سیاستگذارانه در مدیریت منابع آب تاکید میکند.
- ممکن است حبیباله بیطرف درست همان فردی باشد که با تجدیدنظر کردن در دیدگاههای گذشته خود، به دیدگاهی متعادل درباره مدیریت منابع آب دست یافته بود؛ اما تاریخ و بار سنگین آن دست از سر آدمها بر نمیدارد. گفتهاند «ما ممکن است تاریخ را فراموش کنیم، اما تاریخ هرگز ما را فراموش نخواهد کرد.» شاید ما به تاریخ نپردازیم – بالاخص تاریخ سیاستگذاری و نتایج آن – اما تاریخ به ما خواهد پرداخت و ما از خیر و شر آنچه کردهایم در امان نخواهیم بود. وقت آن است که سیاستگذاران به صراحت و با شجاعت، درباره اشتباهات گذشته، عریان سخن بگویند.
- صدای پای آب که در گوش سیاست پیچید، امیدبخش به فعالان مدنی، طرفداران، متخصصان و محققان محیط زیست و حامیان رویکردهای نوین به حکمرانی و مدیریت منابع آب نیز هست؛ تا امیدوارانه، سختکوش و بدون ذرهای خستگی، و چشمدوخته به آیندهای روشنتر، علمیتر و ایجابیتر از گذشته، برای بهبود مدیریت منابع آب و محیط زیست ایران از پای ننشینند. حبیباله بیطرف و همه «بیطرف»ها هم میتوانند در کنارشان باشند، برای ساختن ایرانی آبادتر؛ آنها راههای به اشتباه رفته و تجربههای درست را میشناسند.
- سیاستگذاران محترم، صدای پای آب را که شنیدید، چشمهایتان را نیز بشویید، جور دیگر باید دید.
*جامعهشناس و معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
*این مطلب در کانال تلگرامی محمد فاضلی منتشر شده است