به باور من اکثریت مردم ایران همچنان راه خروج کشور از بحرانهای مختلف را اصلاحات واقعی و همه جانبه می دانند و به راه حلهای خشونت آمیز و دیکته شده از بیرون مرزها روی خوشی نشان نمی دهند
کلیدملی : جمعي از اعضاي شوراي مركزي و كميته فرهنگي، اجتماعي مجمع زنان اصلاحطلب با عبدالله نوري ديدار و گفتوگو كردند.
به گزارش کلیدملی به نقل از روزنامه اعتماد در ابتداي اين ديدار زهرا شجاعي، دبيركل مجمع زنان اصلاحطلب ضمن يادآوري حمايتهاي عبدالله نوري از فعاليت و مديريت زنان در دوره وزارت كشور در ابتداي دهه 70 در اين باره گفت: «زماني كه آقاي نوري، وزير كشور بودند به پيشنهاد بنده در وزارت كشور، كميسيون زنان شكل گرفت و در يك مقطع آقاي نوري بودجهاي 100 ميليوني به اين كميسيون اختصاص دادند و اين درحالي بود كه بودجه يكساله معاونت زنان رياستجمهوري در آن سال 40 ميليون تومان بود. همچنين در يكي از آن سالها هم آقاي نوري در هفته زن به 6 استان سفر كردند و اين براي فعاليتهاي زنان در استانهاي مختلف قوت قلب بود. در دوره اصلاحات هم ايشان با انتصاب خانم بروجردي به معاونت اجتماعي وزارت كشور و انتصاب مديران زن در استانها قوت قلب و راهگشاي مهمي در مسير ورود زنان به مديريت كشور بودند.» شجاعي در ادامه به روند شكلگيري مجمع زنان اصلاحطلب از بين مديران زن دولتي و فعالان زن احزاب دوره اصلاحات همچنين برنامههاي اين مجمع پس از تبديل شدن به يك حزب پرداخت.

در ادامه اين ديدار عبدالله نوري ضمن خوشامدگويي به حاضران با اشاره به اينكه در عموم كشورهاي اسلامي شايد تا كمتر از يك قرن قبل برداشتها و ديدگاههاي منفي مشتركي درباره زنان وجود داشت، گفت:«البته معناي سخنم اين نيست كه در كشورهاي غيراسلامي وضعيت خيلي خوب و عالي بوده است ولي در جوامع اسلامي در سايه برخي سنتها و برداشتهاي خاص ديني، نگرشي حاكم بوده كه محروميت زنان از حقوق مدني، سياسي و اجتماعيشان را به همراه داشته و از اين نظر بين جوامع اهل سنت و شيعه فرقي نيست.»
نوري با بيان اينكه هر چند اين نگرش مانعي براي ارتقاي موقعيت زن بوده است ولي بهبود وضعيت زنان ضرورتا به نفي اين نگرش وابسته نيست، افزود:«بايد بپذيريم كه گروههايي در جامعه از سر اعتقاد و بر مبناي برداشتي كه از قرآن و روايات و مباني ديني دارند، نگاه خاص خود را نسبت به مساله زنان دارند و اين به احتمال زياد از سر عناد يا لجاجت نيست.»
عبدالله نوري در ادامه تاكيد كرد:«در چنين شرايطي معتقدم روشنفكران ديني و دانشگاهيان، علماي روشن بين حوزههاي علميه و زناني كه براي دستيابي به حقوق خود تلاش ميكنند با «جدال احسن» و در يك بازه زماني طولاني ميتوانند نفوذ اين نگرش در حوزه عمومي و قوانين را تعديل كنند. به بيان ديگر، اختلاف ديدگاهها نسبت به جايگاه زنان و حقوق و آزاديهاي اجتماعي و فرهنگي آنان با شعار حل نميشود ولي با توجه به اقتضائات و الزاماتي كه زيست انسان در جهان كنوني پديد آورده است، آمريت نگرشهاي تنگنظرانه نسبت به زنان در حوزه عمومي را به تدريج ميتوان پايان داد.»
عبدالله نوري در ادامه سخنان خود بهبود وضعيت و جبران تبعيض يا اجحافي كه در حق زنان شده را مستلزم تلاش خود زنان، روشنفكران، دانشگاهيان و حوزويان دانست و در اين راستا گفت:«به عقيده من در اين سالها تلاشهاي خود زنان زياد شده و به همين نسبت، هم در ايران و هم در كل جهان اسلام، جايگاه زنان در دهههاي اخير بهتر از قبل شده است، اگرچه هنوز هم مخالفاني جدي دارد به همين دليل بايد علاوه بر خود زنان، روشنفكران و حوزويان هم در اين حوزه فعال باشند كه البته در سالهاي اخير شاهد فعال شدن آنها نيز هستيم.»
نوري در پايان اين ديدار در پاسخ به سوالات حاضران درباره وضعيت اصلاحطلبان و برنامه آنها براي آينده نيز گفت:«با توجه به مشكلات و بحرانهاي فراواني كه كشور در آن گرفتار است بيترديد تنها راه عبور از بحرانها اصلاحات واقعي و همه جانبه در عرصههاي گوناگون است. آنچه بديهي است در برابر اين حجم مشكلات و بحرانها، همه اركان نظام به جهت آنكه مشروعيت و مقبوليت آنها مستقيم يا غيرمستقيم ريشه در خواست و راي مردم دارد بايد در پيشگاه مردم به عنوان صاحبان اصلي كشور و بيتالمال، پاسخگو باشند. نه فقط رييسجمهور و اعضاي كابينه كه همه مقامات و مسوولان به نسبت اختيارات و قدرتي كه دارند بايد نسبت به بحرانها و چالشهاي امروز ايران در حوزههاي مختلف در برابر مردم احساس مسووليت كنند و پاسخگو و عذرخواه باشند.
به باور من اکثریت مردم ایران همچنان راه خروج کشور از بحران های مختلف را اصلاحات واقعی و همه جانبه می دانند و به راه حل های خشونت آمیز و دیکته شده از بیرون مرزها روی خوشی نشان نمی دهند.
در خصوص اوضاع و احوال امروز اصلاحطلبان در ميان افكار عمومي، بسياري از مردم به عملكرد و كارآمديشان خصوصا در مناصبي كه با راي آنها به دست آوردهاند، نقدهاي جدي دارند. من هم به عنوان يك ناظر بيروني به جد معتقدم نيروهايي كه به واسطه جريان اصلاحات توانستهاند به درون حاكميت راه پيدا كنند بايد در جهت نيل به اهداف اصلاحطلبي قدمهاي ملموس و راهگشايي برميداشتند لكن متاسفانه مجموعا نقطه خيلي روشن و اميدواركنندهاي نميبينم و به همين جهت نسبت به كوتاهيها و ضعفها و به عنوان يك علاقهمند به اصلاحات از مردم عذرخواهي ميكنم. اصلاحطلبان به خصوص احزاب و جريانات اصلاحطلب بايد نمايندگانشان در مناصب حكومتي و دولتي را همواره رصد كنند و دايما اهداف، برنامهها و قول و قرارهايي كه بابت آنها از مردم راي اعتماد گرفتند را گوشزد كنند. اگر در بين آنها كمكاري يا تغيير از اصول مشاهده كردند هم بازخواستشان كنند و هم بدون ملاحظه و رودربايستي با مردم در ميان بگذارند چراكه حفظ اصلاحطلبي و اصلاحات و زنده نگه داشتن اعتماد و اميد مردم از هر چيز و كسي مهمتر و مقدمتر است. اينكه برخي افراد با نردبان اصلاحات بالا ميروند و با آبروي اصلاحات بازي ميكنند، واقعيتي است كه وجود دارد.»