آخرين توييت روز جمعه وزير آموزش و پرورش اين بود:«در نامهای به برادر عزیزم دکتر علیعسگری با استناد به نص صریح قانون خواستهام هرگونه تبلیغات در این زمینه با مجوز وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرد.» فهرست كساني كه مخاطب نامه وزير آموزش و پرورش بودهاند شامل چهار نفر است. از اين ميان، وزير ارشاد و رييس صداوسيما به مانند خود سيد محمد بطحايي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستند و با اين وجود به نظر ميرسد رسيدگي به مصوبه اين شورا و تعاملاتي كه ميتوانست در چارچوب اين شورا به نتيجه برسد بايد به مدد نامهنگاريهاي جداگانه، به استمداد طلبيدن رهبري و استفاده از تاثير شبكههاي اجتماعي پيش برود.
کلیدملی : آنچه در ادامه میخوانید گزارشی است که زهرا چوپانكاره در روزنامه اعتماد نوشته است . مشروح این گزارش با توجه به اهمیت نقش این نامه در کنار زدن مافیای کتابهای کمک آموزشی و کنکور در ادامه آمده است :
وزير آموزش و پرورش از همان ابتداي آغاز به كارش نشان داده است كه براي جريانسازي و انتشار موثرتر دستورات و تصميمات وزارتياش پيش از هر چيز به سراغ شبكههاي اجتماعي ميرود. اينبار هم سيد محمد بطحايي از طريق توييتر اعلام كرد كه عزم جزم كرده تا با نامهنگاري با مسوولان مختلف كشور به نبرد با موسسات و كتابهاي كمك آموزشي برود. از نامه به رهبري گرفته تا نامه به دو وزير و رييس سازمان صداوسيما. تلاش وزير براي جلب همكاري بخش هاي مختلف نظام چقدر بخت اجرايي شدن مييابد و چه شد كه بطحايي براي اجرايي شدن يك مصوبه قانوني ناچار شد به نامهنگاري متوسل شود؟
25 آذر بود كه رضوان حكيمزاده، معاون ابتدايي وزارت آموزش و پرورش به «اعتماد» گفت:« ما مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي داريم كه در آن صداوسيما را ملزم ميكند كه حتما نظر دستگاههاي تخصصي را در بحث تبليغات تلويزيوني و نظر آموزش و پرورش را در رابطه با محصولاتي كه در حوزه تعليم و تربيت هستند بگيرد.» حالا وزير آموزش و پرورش نوشته است كه«برای اضطراب زدايي از کودکان و بازگرداندن شادی و نشاط به مدارس چندی پیش نامهای را به محضر رهبری معظم انقلاب درخصوص تبلیغات پرتعداد و ناسالم برخی موسسات در رسانه ها نوشتم که مورد لطف و نظر مساعد ایشان قرار گرفت و دستورات موثری در این خصوص صادر نمودند.» بررسي متن اين نامه نشان ميدهد كه درخواست وزير از بالاترين مقام جمهوري اسلامي ايران در واقع اجرايي شدن همان مصوبهاي است كه پيشتر به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده بود اما هرگز به مرحله اجرا نرسيد. از آنجايي كه در متن اين نامه از رهبري كمك خواسته شده به نظر ميرسد كه اين قانون از طريق ديگري پيگيري نميشده است. متن كامل نامه وزير خطاب به رهبري را ميخوانيد:
محضر مبارك رهبر معظم جمهوري اسلامي ايران
حضرت آيتالله العظمي خامنهاي (مدظلهالعالي)
«همانطور كه مستحضريد يكي از عوامل تهديدكننده براي نظام آموزش و پرورش رسمي وجود موسساتي است كه به بهانه تقويت علمي، آمادهسازي دانشآموزان براي موفقيت در كنكور و يا بنام توسعه مهارتهاي ذهني، همه انرژي، توان و توجه دانشآموزان را معطوف به برنامههاي بهاصطلاح كمكدرسي ميكنند و اجراي برنامههاي اصيل تربيتي و فعاليتهاي پرورشي را با تهديد مواجه ساختهاند.
ورود اين موسسات در رقابت هاي تجاري و جلب مشتري بيشتر كه صرفا باانگيزههاي اقتصادي و جذب منافع بيشتر صورت گرفته است، دامنه تبليغات را از طريق رسانه ملي در ماههاي اخير به شدت گسترش داده و يك نوع تشنگي كاذب و شديد را براي مردم و دانشآموزان ايجاد كرده است، به طوري كه حتي در دوره ابتدايي نيز نونهالان را درگير اين فضاي مسموم و مخرب كرده است.
كثرت و تنوع سرسام آور تبليغات تلويزيوني، برگزاري كلاسهاي بهاصطلاح آموزشي كه مدرس آن با وهن الگوهاي رفتاري و نقش اصيل معلم در يادگيري، روش هاي بسيار ناصحيح را ترويج مي كند، كتاب هاي بهاصطلاح كمك درسي و برگزاري آزمونهاي آمادهسازي، اختلالي جدي و مخرب در فرآيند ياددهي- يادگيري ايجاد ميكنند.
ضمن پوزش از تصديع، استدعا دارم پيرو مكاتباتي كه قبلا با رياست محترم صداوسيما به عمل آمده است، در صورت صلاحديد مقرر فرمائيد:كاهش قابل توجه برنامههاي مذكور از سوي دفتر آن معظم له مورد تاكيد قرار گيردو پخش هرگونه برنامه در اين خصوص از حيث تعداد و زمان پخش و محتواي آن با هماهنگي وزارت آموزش و پرورش صورت پذيرد. » ارادتمند- سيد محمد بطحايي
همزماني نامه وزير با سفر ناشران به قم
نامه وزير در تاريخ 17 آذر ماه به دفتر رهبري ارسال شده است و يك منبع آگاه در آموزش و پرورش ميگويد كه چهار روز بعد دستوري بر روي اين نامه خطاب به عبدالعلی علی عسکری، رييس سازمان صدا و سيما و محمد رضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر و در آن دستور رهبر در مورد اقدام مقتضي در مورد آسيبهاي گسترده موسسات آموزشي و كنكور ابلاغ شده است.
شايد همزماني اين نامه با سفر موسسات آموزشي به قم از سر اتفاق بوده باشد اما نميتوان ناديده گرفت كه تاريخ صدور اين نامه (17 آذر ماه) دقيقا مصادف با همان روزي است كه جمعي از ناشران كتابهاي كمك آموزشي به قم سفر كردند. همان روزي كه ابوالفضل جوكار، موسس انتشارات گاج در ديدار با آيتالله سید هاشم حسینی بوشهری، دبیر شورای عالی حوزههای علمیه گفته بود:« با حذف تکلیف دانشآموزان، آنان از فراگیری و آموزش دور شده و به سمت فضای مجازی کشیده میشوند که آثار جبران ناپذیری را به دنبال دارد.» و اگر دستور رهبري خطاب به رييس صدا و سيما و دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي، چهار روز پس از ارسال اين نامه صادر شده باشد يعني مصادف شده است با روزي كه آيتالله سبحاني گفته بود:« برداشتن تکلیف از دانش آموزان در مدارس اشتباه و بر خلاف سنت قرآن و سیره علما است و وزیر آموزش و پرورش باید به این مسئله رسیدگی کند.» كساني كه به ديدار مراجع در قم رفتند بخش عظيمي از محصولات كمك آموزشي را توليد ميكنند و آشناترين نامهاي تجارت كنكور هستند و حالا وزارت آموزش و پرورش تلاش دارد تا در نبردي كه به تنهايي نتوانسته آن را پيش ببرد از ساير نهادها، چهرهها و وزارتخانهها كمك بگيرد و البته بطحايي گام به گام اين نبرد را در شبكههاي اجتماعي به انتشار ميگذارد، شايد براي اينكه همزمان با ارسال نامه به وزرا افكار عمومي را متوجه مسووليت ساير نهادها كند.
از توييت تا اجرا
وزير آموش و پرورش در ادامه توييتهاي زنجيرهاي خود اشاره كرده بود كه از دو وزير دولت هم براي ساماندهي بحث موسسات آموزشي كمك خواسته است:« از وزارت ارشاد و برادرم جناب دکتر صالحی خواسته ام تا صدور مجوز برای کتب کمک درسی را منوط به تایید کارشناسان آموزش و پرورش نماید. به برادر عزیزم مهندس رحمانی وزیر محترم صمت نیز اعلام کردم که از نظر وزارت آموزش و پرورش تخصیص ارز دولتی و حمایتی برای کاغذ کتب کمک درسی هیچ توجیهی ندارد و ارز مربوط صرف تامین سایر اقلام شود.» توييتهاي سيد محمد بطحايي البته نظر كاربران و رسانههاي بسياري را به خود جلب كرد اما از اين توييتها تا جامه عمل پوشيدن خواستههاي وزير آموزش و پرورش چقدر فاصله وجود دارد؟ از نامههايي كه او روانه دو وزارتخانه كرده است خبري هست؟
از نامه وزير آموزش و پرورش هنوز خبري در وزارت ارشاد نيست، دستكم دستوري روي نامهاي كه بطحايي نوشته، صادر نشده است. محمدجواد مرادينيا، مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی (اداره کتاب) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به «اعتماد» ميگويد: «اين نامه هنوز به اداره كتاب نرسيده است و طبيعتا زماني كه نامه به دستمان برسد دقيق تر ميتوان در اين مورد اظهارنظر كرد. نكته ديگر اين است كه بايد ببينيم نظر و دستور وزير ارشاد در اين مورد چيست.» به گفته او شرايط صدور مجوز براي كتابهاي كمك آموزشي مانند ساير كتابها است. ناشر كتابش را ارائه ميكند و در صورت تطابق با مقررات مجوز ميگيرد اما مرادينيا ميگويد كه از نظر ارشاد هم بازار كتابهاي كمك آموزشي بايد نظمي بگيرد:«ما هم همان دغدغه وزير محترم آموزش و پرورش را داريم و تمايل داريم كه اين بازار آشفته كتابهاي كمك آموزشي ساماندهي شود و وضعيتي منطقي پيدا كند. براي همين در چارچوب شرح وظايف دستگاه خودمان و قوانين و مقررات وزارت ارشاد، امادگي همكاري با وزارت آموزش و پرورش را داريم.»
در وزارت صنعت، معدن و تجارت هم هنوز خبري از نامه وزير آموزش و پرورش نيست. بنا به گفته مهدي نيازي، سرپرست دفتر مقررات صادرات و واردات وزارت صنعت، معدن و تجارت در حال حاضر موسسات آموزشي براي چاپ كتاب خود از كاغذ با ارز دولتي استفاده ميكنند . نيازي به اعتماد ميگويد كه هنوز نامه وزير آموزش و پرورش را نديده است و فعلا هم اقدامي در جهت درخواست او در اين وزارتخانه به عمل نيامده است.
آخرين توييت روز جمعه وزير آموزش و پرورش اين بود:«در نامهای به برادر عزیزم دکتر علیعسگری با استناد به نص صریح قانون خواستهام هرگونه تبلیغات در این زمینه با مجوز وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرد.» فهرست كساني كه مخاطب نامه وزير آموزش و پرورش بودهاند شامل چهار نفر است. از اين ميان، وزير ارشاد و رييس صداوسيما به مانند خود سيد محمد بطحايي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستند و با اين وجود به نظر ميرسد رسيدگي به مصوبه اين شورا و تعاملاتي كه ميتوانست در چارچوب اين شورا به نتيجه برسد بايد به مدد نامهنگاريهاي جداگانه، به استمداد طلبيدن رهبري و استفاده از تاثير شبكههاي اجتماعي پيش برود.