
شامگاه نيمه بهمن 98 خبري منتشر شد كه شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان در تهران فهرست مشترك نميدهد و هر يك از احزاب ميتواند به صورت جداگانه فهرست مورد نظر خود را معرفي كند. فارغ از اينكه اين تصميم درپي ردصلاحيت گسترده نامزدهاي اصلاحطلبان در تهران بوده است به نظر ميرسد مواردي هست كه با تكيه بر آنها ميتوان فهرستي متنساب با حال و احوال اين روزها ارائه كرد و ميدان را در پايتخت خالي نكرد. ضمن آنكه اين نخستين بار نيست كه نامزدهاي شاخص اصلاحطلبان رد صلاحيت شدهاند. همين چهار سال قبل هم بسياري از چهرههاي شاخص اصلاحطلب رد صلاحيت شدند. دستكم در مورد زنان اصلاحطلب اين اتفاق افتاد و تنها نام آشناي فهرست تهران «سهيلا جلودارزاده» بود. 7 زن ديگري كه به عنوان نامزد معرفي شده بودند به عنوان چهره مشهور شناخته نشده بودند. در سال 94 ما به فهرستي راي داديم كه در آن نامي چون «ابوالفضل سروش» بود و ما او را هم نميشناختيم ولي به او راي داديم. كما اينكه نه «طيبه سياوشي» را ميشناختيم نه «پروانه سلحشوري» و نه «سيده فاطمه ذوالقدر». نه «فاطمه سعيدي» چهره آشنايي براي اصلاحطلبان بود نه حتي «فريده اولادقباد». حالا اين افراد برايمان آشنا شدهاند و اتفاقا كارنامه موفقي هم داشتهاند. حالا كه بعد از 4 سال به فهرست اصلاحطلبان يا همان فهرستي كه با كليدواژه «تكرار» راي آورد نگاه ميكنيم ميبينيم زنان ناآشناي اين فهرست به مراتب از كسي چون «ابوالفضل سروش» فعاليت بيشتري داشتند و حتي تاثيرگذار بودهاند.
در مواردي آنچه مثلث «طيبه سياوشي»، «پروانه سلحشوري» و «سيدهفاطمه ذوالقدر» در كميسيون كمتر مورد توجه نمايندگان يعني كميسيون فرهنگي به انجام رساندند بسيار مهم بود. جالب آنجا بود كه كميسيونهاي مورد توجه و پر سر و صداي مجلس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي، كميسيون اقتصادي، كميسيون برنامه و بودجه، كميسيون انرژي و مواردي از اين دست بود كه اتفاقا كمتر نمايندهاي از فراكسيون اميد در اين كميسيونها عضو شد. اما الان كه به عملكرد مثلث «طيبه سياوشي»، «پروانه سلحشوري» و «سيدهفاطمه ذوالقدر» نگاه ميكنيم ميبينيم با توجه به شرايط و مقدورات اين سه نماينده خيلي خوب عمل كردند و البته به كرا بردن عبارت «خيلي خوب» عبارتي نسبي است.
حالا هم نامزدهاي شاخص و چهرههاي شناخته شده اصلاحطلبان مثل هميشه رد صلاحيت شدهاند. تجربه اخير يعني تجربه انتخابات 94 مجلس شوراي اسلامي نشان داد ميتوان به چهرههاي ناآشناي اصلاحطلبان اعتماد كرد. بنابراين پيش ازآنكه فضا را به سمت آن ببريم كه تجربه اسفند1381 در تهران و انتخابات شوراي شهر را تكرار كنيم كه از عدم مشاركت ما فهرست آبادگران راي آورد و از دل آن شخصي چون «محمود احمدينژاد» ظهور و بروز كرد بهتر است دو اقدام را طراحي و اجرا كنيم. به نامزدهاي ناشناخته ولي تاييد صلاحيتشدهاي كه شاخص نيستند ولي ميتوانند نقشآفريني كنند اعتماد كنيم و آنها را شناسايي و به مردم معرفي كنيم و ديگر آنكه از ورود نامزدهايي كه پيشتر مديريتشان در اداره پايتخت را تجربه كردهايم به مجلس جلوگيري كنيم.
آنچه تجربه نشان داده اين است كه اعتماد به زنان به مراتب از اعتماد به مردان براي معرفي فهرست نتايج بهتري داشته است. شايد حتي 30 چهره ناشناخته خيلي از برخي چهرههاي شناخته شده بهتر عمل كنند. واقعيت اين است كه ما از تصميمسازان و تصميمگيران سياسي در ميان اصلاحطلبان ميخواهيم كه ميدان را در پايتخت خالي نگذارند و حركت بهتري براي شركت در انتخابات طراحي كنند.